همسرم از من میخواد با خانوادش طبقه بالا زندگی کنم. چیکار کنم؟
ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 23 ساله )
سلام.. من عقد کردم و همسرم از من میخواد با خانوادش طبقه بالا زندگی کنم.. در دوران خاستگاری مخالفتی نکردم اما الان با شناختی ک دارم..خانواده ایشون خیلی اهل قهر و مشاجره هستن و دخاات میکنن..تو عقد خیلی برام مشکل درست کردن.. نمیدونم چطور شوهرمو قانع کنم ک واقعا نمیتونم نزدیکشون زندگی کنم..
مشاور (علی محمد صالحی)
با عرض سلام و احترام مجدد و تبریک ایام عید.
در این سوال، مسئله شما شفاف تر شد و دقیقا مشخص شد که مشکل شما چیه.ببینید یکی از مسائلی که قبل از ازدواج و دوران خواستگاری، باید توسط زن و شوهر مشخص بشه، همینه که کجا میخوان زندگی کنن، در کدوم شهر، روستا، و...، اگر مشخص شد و زن و شوهر قبل از ازدواج به توافق رسیدند، دیگه بعد از ازدواج نمیتونن براحتی زیر توافقشون بزنن و با اون مخالفت کنن، شما هم اگر زمان خواستگاری در مورد این مسئله بحثی نشده بود و صحبتی نکرده بودید خوب الان میتونستید قبول نکنید، ولی وقتی به توافق رسیدید و خودتون به هر دلیلی قبول کردید، اگر بخواهید زیر حرف خودتون بزنید و قبول نکنید در واقع از الان خودتون رو یک فردی نشون میدید که خیلی قابل اعتماد نیست و به حرف و توافقی که میکنه نمیشه اعتماد کرد.هر چند من میدونم برای شما سخته اونجا زندگی کنید و اگر شناختی که الان از خانواده همسرتون دارید، اونموقع داشتید مسلما قبول نمیکردید، حتی از نظر روانشناسی هم میگن وقتی زن و شوهر با هم ازدواج میکنن، بهتره خونشون با نزدیکانشون فاصله داشته باشه تا زندگی مستقلی داشته باشند و مداخله کمتری تو زندگیشون صورت بگیره، ولی بازهم باتوجه به اینکه شما توافق کردید مناسب نیست که بخواهید بر خلاف توافق گذشتون رفتار کنید، چون پیامدهای این کار شما میتونه بدتر باشه، و باعث میشه همسر و خانوادشون نسبت به شما نگرش منفی داشته باشند، و ممکنه بی توجهی خانواده همسرتون که در سوال قبلی اشاره کردید، بخاطر همین باشه که شما برخلاف توافق قبلی، الان با زندگی در طبقه بالا مخالفت میکنید.شما میتونید به همسرتون بگید که زندگی در طبقه بالا برای من سخته ولی چون توافق کردیم، و من خودت رو دوست دارم فعلا تحمل میکنم و راضی میشم.و بعد از مدتی میتونید دنبال راهکارهایی باشید که همسرتون راضی بشه با توجه به امکانات و شرایطون، جای دیگری رو برای زندگی انتخاب کنید.به هر حال زندگی مشترک علاوه بر مسائل مثبت و خوشایندی که داره، پُر از اختلاف نظر، سوء تفاهم، و مسائل ناخوشایند دیگه است، و اگر در مورد هر مسئله و اختلاف نظری، زن و شوهر بخوان از راه سلطه گری پیروز بشن و نظرشون رو حاکم کنند، در زندگی مشترک آرامش چندانی رو تجربه نخواهند کرد، بلکه خیلی از مواقع زن و شوهر برای حفظ زندگی مشترکشون و رسیدن به آرامش و ثبات، باید گذشت کنند، اگر همسرشون عذرخواهی کرد اونو ببخشن، اگر مرتکب اشتباهی شدند عذرخواهی کنند، و... تا زندگی مشترکی خوبی داشته باشند و بتونن از دست اندازهای پیش روی خودشون به سلامت عبور کنند. و شما بدونید در هیچ زندگی مشترکی نیست که اختلاف نظر و تنش نباشه، ولی نسبت به صبر و بردباری و گذشت همسران، یا حداقل یکی از اونهاست که برخی زندگیها دوام زیادی داره، و برخی در سال اول ازدواج برای اونها جدایی اتفاق میافته و محکوم میشن که عواقب ناگوار جدایی رو تحمل کنند.شما میتونید از راه ایجاد پل عاطفی قویتر با شوهرتون، و جلب نظر و حمایت اون از راه هدیه دادن اقتدار به اون به خواسته هاتون برسید. چون یکی از ویژگیهای مردها اینه که، اگر در کاری احساس کنند که مختار هستند که اون کار رو انجام بدهند یا نه، احتمال زیادی داره که به خواسته همسرشون توجه کنن و خواسته اونو انجام بدهند، اما اگر احساس کنند که زن اونها میخواد شوهر رو مجبور به کاری کنه و نظر خودش رو عملی کنه، شوهر مخالفت میکنه و اجازه اون کار رو نمیده، چون برداشت مرد از این رفتار همسرش اینه که همسرش میخواد اقتدار اونو زیر سوال ببره و مدیریت زندگی مشترکشون رو در اختیار بگیره و این برای مردها خیلی سخته که این مسئله رو بپذیرن، چون اقتدار و قدرت برای مردها در زندگی مشترک یکی از مباحث بسیار مهم و اساسیه، همانطور که برای زنان، توجه و محبت همسرشون اساسی و مهمه.
موفق باشید و سالی از سرشار از خیر و برکت و آرامش داشته باشید
بیشتر بخوانید:
ارتباط زوجین
در این سوال، مسئله شما شفاف تر شد و دقیقا مشخص شد که مشکل شما چیه.ببینید یکی از مسائلی که قبل از ازدواج و دوران خواستگاری، باید توسط زن و شوهر مشخص بشه، همینه که کجا میخوان زندگی کنن، در کدوم شهر، روستا، و...، اگر مشخص شد و زن و شوهر قبل از ازدواج به توافق رسیدند، دیگه بعد از ازدواج نمیتونن براحتی زیر توافقشون بزنن و با اون مخالفت کنن، شما هم اگر زمان خواستگاری در مورد این مسئله بحثی نشده بود و صحبتی نکرده بودید خوب الان میتونستید قبول نکنید، ولی وقتی به توافق رسیدید و خودتون به هر دلیلی قبول کردید، اگر بخواهید زیر حرف خودتون بزنید و قبول نکنید در واقع از الان خودتون رو یک فردی نشون میدید که خیلی قابل اعتماد نیست و به حرف و توافقی که میکنه نمیشه اعتماد کرد.هر چند من میدونم برای شما سخته اونجا زندگی کنید و اگر شناختی که الان از خانواده همسرتون دارید، اونموقع داشتید مسلما قبول نمیکردید، حتی از نظر روانشناسی هم میگن وقتی زن و شوهر با هم ازدواج میکنن، بهتره خونشون با نزدیکانشون فاصله داشته باشه تا زندگی مستقلی داشته باشند و مداخله کمتری تو زندگیشون صورت بگیره، ولی بازهم باتوجه به اینکه شما توافق کردید مناسب نیست که بخواهید بر خلاف توافق گذشتون رفتار کنید، چون پیامدهای این کار شما میتونه بدتر باشه، و باعث میشه همسر و خانوادشون نسبت به شما نگرش منفی داشته باشند، و ممکنه بی توجهی خانواده همسرتون که در سوال قبلی اشاره کردید، بخاطر همین باشه که شما برخلاف توافق قبلی، الان با زندگی در طبقه بالا مخالفت میکنید.شما میتونید به همسرتون بگید که زندگی در طبقه بالا برای من سخته ولی چون توافق کردیم، و من خودت رو دوست دارم فعلا تحمل میکنم و راضی میشم.و بعد از مدتی میتونید دنبال راهکارهایی باشید که همسرتون راضی بشه با توجه به امکانات و شرایطون، جای دیگری رو برای زندگی انتخاب کنید.به هر حال زندگی مشترک علاوه بر مسائل مثبت و خوشایندی که داره، پُر از اختلاف نظر، سوء تفاهم، و مسائل ناخوشایند دیگه است، و اگر در مورد هر مسئله و اختلاف نظری، زن و شوهر بخوان از راه سلطه گری پیروز بشن و نظرشون رو حاکم کنند، در زندگی مشترک آرامش چندانی رو تجربه نخواهند کرد، بلکه خیلی از مواقع زن و شوهر برای حفظ زندگی مشترکشون و رسیدن به آرامش و ثبات، باید گذشت کنند، اگر همسرشون عذرخواهی کرد اونو ببخشن، اگر مرتکب اشتباهی شدند عذرخواهی کنند، و... تا زندگی مشترکی خوبی داشته باشند و بتونن از دست اندازهای پیش روی خودشون به سلامت عبور کنند. و شما بدونید در هیچ زندگی مشترکی نیست که اختلاف نظر و تنش نباشه، ولی نسبت به صبر و بردباری و گذشت همسران، یا حداقل یکی از اونهاست که برخی زندگیها دوام زیادی داره، و برخی در سال اول ازدواج برای اونها جدایی اتفاق میافته و محکوم میشن که عواقب ناگوار جدایی رو تحمل کنند.شما میتونید از راه ایجاد پل عاطفی قویتر با شوهرتون، و جلب نظر و حمایت اون از راه هدیه دادن اقتدار به اون به خواسته هاتون برسید. چون یکی از ویژگیهای مردها اینه که، اگر در کاری احساس کنند که مختار هستند که اون کار رو انجام بدهند یا نه، احتمال زیادی داره که به خواسته همسرشون توجه کنن و خواسته اونو انجام بدهند، اما اگر احساس کنند که زن اونها میخواد شوهر رو مجبور به کاری کنه و نظر خودش رو عملی کنه، شوهر مخالفت میکنه و اجازه اون کار رو نمیده، چون برداشت مرد از این رفتار همسرش اینه که همسرش میخواد اقتدار اونو زیر سوال ببره و مدیریت زندگی مشترکشون رو در اختیار بگیره و این برای مردها خیلی سخته که این مسئله رو بپذیرن، چون اقتدار و قدرت برای مردها در زندگی مشترک یکی از مباحث بسیار مهم و اساسیه، همانطور که برای زنان، توجه و محبت همسرشون اساسی و مهمه.
موفق باشید و سالی از سرشار از خیر و برکت و آرامش داشته باشید
بیشتر بخوانید:
ارتباط زوجین
مشاوره مرتبط
تازه های مشاوره
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}